فرازفراز، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

من و نباتم

اولین سفر

                 سلام فراز من   عزیز دلم چند وقت قبل اولین سرما خوردگی زندگیت رو تجربه کردی مریض شدی ولی مامان کاملا بی تقصیر بود نمی دونم چطوری سرما خوردی اولش سرفه های کوچولو می کردی بعدش شدید تر شد ولی اصلا تب نداشتی رفتیم دکتر از سینه ات عکس گرفتن خدارو شکر مشکلی نبود دوتا برات شربت تجویز کردن چند روز بی تاب بودی بعده یه هفته کاملا خوب شدی خدارو شکر دوست بابا که شمال زندگی میکنند رفته بودند سرعین از ما هم دعوت کردن تا باهم باشیم ولی من به خاطر شما واینکه تازه خوب شده بودی گفتم نمیشه ولی از ما انکار و از اونا اصرار با عزیز مشورت کرد...
2 خرداد 1390

سالگرد

                سلام فراز من   پسرم می دونی امروز چه روزیه ؟ امروز روزیه که ثانیه به ثانیه اش یادمه وتا آخر عمر به یادم می مونه . ۱۵ اردیبهشت سال ۸۹ روزی بود که بی بی چک مژده اومدنت رو بهم داد.۶ سال تمام منتظرت بودم ۶ سالی که از نبودنت غصه می خوردم وهمش خدارو صدا می زدم که خدایا پس فرشته من کو؟ وبالاخره خدای مهربون صدامو شنید ویکی از فرشته هاشو برام فرستاد وقتی بی بی چک مثبت رو دیدم بخاطر اون دوبار گذشته یه کم ته دلم خالی شد وگفتم شاید اینم مثل اون دوتاست ولی نمی دونم چرا ته دلم همش امیدوار بودم که این یکی برام موندنیه وتو اومدی و...
15 ارديبهشت 1390

آبسه

              سلام فراز من   پسرم با لطف خدا ۴ ماهت تموم شد .واکسن ۴ ماهگیت رو هم زدی برخلاف دفعه گذشته اینبار زیاد اذیت نشدی فقط فرداش یه کم تب کردی والان حالت کاملا خوبه خوبه اون غده زیر بغلت که یادته؟آبسه کرده بود چند روز قبل خود به خود ترکید وکلی چرک وخونابه ازش اومد ولی انگار تهش مونده بود پیش دوتا جراح بردیمت اولی گفت باید تخلیه بشه ومن خیلی خیلی ناراحت شدم که باید بری بیمارستان اما دکتر دومی وقتی فشارش داد بازم کلی چرک ازش بیرون اومد وگفت لازم نیست تخلیه بشه خودتون هرروز چند بار فشارش بدید تا کم کم از بین بره .پسرم اصلا جرات اینکارو ندارم ی...
5 ارديبهشت 1390

مهمان ویژه

               سلام فرازمن   پسر عزيزم چند روز ديگه نوبت واكسن چهار ماهگيته ومن از الان هول اونروزرو دارم دفعه گذشته يه كم بي قراري كردي و تبتم زياد بالا نبود اميدوارم ايندفعه هم زياد اذيت نشي دختر دايي بابا كانادا زندگي ميكنه يه دختر ناز نازي به اسم الينا خانم داره كه درست سه ماه از تو بزرگتره عيد اومدن ايران وهمه مارو خوشحال كردند اونروز خونه ملي مامان دور هم بوديم وشما دوتا حسابي از هم خوشتون اومده بود . الينا دختر خيلي ساكت وآروميه اميدوارم شما هم پسر خوب و ساكتي باشي وزياد شيطنت نكني هر چند چشمم زياد آب نمي خوره فرازوالينا ...
1 ارديبهشت 1390

اولین عید

                            سلام فراز من   پسرم امسال عید برای ما رنگ وبوی دیگه ای داشت اوتم فقط به خاطر حضور تو عزیزم بود اولین عیدنوروزت رو تجربه کردی موقع سال تحویل خواب بودی ولی اولین کسی که بهش تبریک گفتم تو بودی بعد از دعا تورو بوسیدم وعید رو بهت تبریک گفتم وازت تشکر کردم که امسال مارو تنها نگذاشتی وباهامون بودی ان شاا... چندین وچندین عید کنار هم باشیم کلی هم عیدی گرفتی که یه مقدارشو کنار گذاشتم تا بدم بابا بزرگ بریزه به حسابت بقیه اشم مامانی خرج میکنه اجازه میدی؟ ...
9 فروردين 1390

ترس

    سلام فراز من   پسر خوشگلم ماشاا... هزار ماشاا... روز به روز بزرگ تر میشی و شیرین حسابی دل همه رو بردی بابابزرگ تاکید کرده هرروز ببرمت پایین تا تورو ببینه هرروز خدارو شکر میکنم که تو عزیزمو به من هدیه داد اگه الان نبودی من چیکار می کردم؟ چند روز قبل خیلی خیلی مارو ترسوندی شب بی قراری میکردی ومن هر کاری کردم آروم نشدی بلاخره تصمیم گرفتم لختت کنم وتمام بدنتو ماساژبدم همینکه دستهاتو بلند کردم دیدم یه غده به چه بزرگی زیر بغلته نصف یه تخم مرغ باباتو صدا زدم وبا بغض بهش گفتم ببین این چیه ؟اونم یواشی دست زدو گفت ان شاا... چیزی نیست فردا می بریمش دکتر .خیلی گریه کردم با خو دم گفتم غده به این بزرگی اونم...
15 اسفند 1389

پسر خاله

                 سلام فراز من   دیروز جشن تولد پسرخاله ات پویا بود .جشن تولد یکسالگیش .دیروز پسر خیلی خیلی خوبی بودی واز اول تا اخر گرفتی خوابیدی وفقط دوبار شیر خواستی .پسر خوشگلم همه تو رو بغل میگرفتن وبوست میکردن چند نفرم ازم اجازه خواستن تا ازت عکس بگیرن طفلی پویا چند روز قبل از تولدش دستش بد جور سوخته بود به همین خاطر دستش باند پیچی بود .جشن خوبی بود ان شاا... سال دیگه به امید خدا تولد تورو جشن میگیریم پویا قلقلی       فراز لپ لپی       ...
18 بهمن 1389

آبتنی

              سلام فراز من   عزیز دلم هنوز تو حموم کردنت خبره نشدم البته یه بارم امتحان نکردم ببینم می تونم یا نه ؟ شاید اگه یه بار امتحان کنم بتونم انجامش بدم فعلا هفته ای دوروز میریم خونه عزیز و عزیز حسابی می شورتت خیلی هم از آب خوشت میاد تو این مدت حتی یه بارم تو حموم گریه نکردی بعد آبتنی حسابی خسته میشی و چند ساعت با تن دنج میگیری می خوابی فراز جینگیلی در حال حمام کردن     فراز قلقلی بعد از یک حمام داغ       راستی نبات من بابایی از همون اول با پستونک خوردنت مخالف بود وقتی به خاطر زردی که روزهای اول تولد داشتی وباید تو دستگاه میموندی برای اولین بار بهت پستونک دادیم تا آروم بشی وتو دستگاه بی قر...
13 بهمن 1389

فراز خان

                       سلام فراز من   پسر خوشگلم امروز چهل روزه شدی چهل روزگیت مبارک تو این مدت حضورت شادی و خوشحالی رو به چند تا خونه برده از خونه خودمون گرفته تا خونه مامانی ها وخاله ها ت و عمه ات فرازم نمی دونی چقدر عزیزی .ان شاا...که عزیز خدا هم باشی .بابا بزرگ خیلی خیلی دوست داره اخه تنها پسر پسرش هستی. برات یه حساب باز کرده حسابی که هیچکس حق برداشت نداره به جز خودت که وقتی بزرگ شدی به دردت بخوره. راستی اسمت وارد شجره نامه فامیل شد یه درخت خیلی بزرگه که کلی شاخ وبرگ داره واسمت وارد اخری...
8 بهمن 1389

خاطره تولدت

                  سلام فراز من   پسرخوشگلم خدارو هزاران هزار بار شکر که تو عزیزمو به من وبابایی هدیه کرد اگه تا اخر عمرم سرم همچنان به درگاهش در سجده باشه بازم کمه می خوام لحظه به لحظه ورودت به این دنیای خاکی رو اینجا ثبت کنم تا به عنوان یه یادگاری باقی بمونه هفته ۳۷ بارداری روتمام کردم ومنتظر هفته ۳۹ بودم تا تو عزیزمو زودتر ببینم انتظار خیلی سخته همش تقویم رو نگاه میکردم وروزهارو توش خط میزدم خیلی اضطراب داشتم دیگه کلافه شده بودم همه چیز برام سخت شده بود نشست وبرخاست خوابیدن حتی خوردن که بعدش تا چند ساعت معده ام م...
8 دی 1389
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و نباتم می باشد