فرازفراز، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه سن داره

من و نباتم

مامان قلمبه

            سلام فراز من   پسر خوشگلم دیگه چیزی نمونده به کمک خدای مهربون سه ماه ونیم دیگه تو بغلمی کم کم داری بزرگ میشی ومامانو قلمبه میکنی شکمم خیلی بزرگ شده هرروز برام تکون می خوری ومن خیلی ذوق میکنم دیشب خیلی وول می خوردی وشکمم عین موج بالا وپایین می رفت بابایی رو صدا کردم تا اونم ببینه ولی طفلکی هر چقدر چشم دوخت خبری ازت نشد قربون دست وپای کوچیکت بشم که هی اونا رو تکون میدی ومن احساست میکنم هرروز با خودم میگم شبیه کی خواهی شد من یا بابایی ؟ وقتی بابا کوچک بود وقتی مامان کوچک بود       فقط از خدا می خو...
31 شهريور 1389

پسر من

          سلام نبات من   عسل من شکر من جگر من همه مامانهای هم دوره من تکون نی نی هاشونو حس میکردن ولی من نه خیلی نگران بودم تا اینکه تقریبا دوهفته پیش کم کم حست کردم الانم که حسابی دار ی شیطونی میکنی بدون مامان خیلی خیلی دوستت داره تازه چند روزه که فهمیدم شما یه کاکل زری هستید دیگه وقتی باباتو صدا میزنم میگم بابای پسرم فعلا هم اسم فراز رو برات انتخاب کردیم امیدوارم از اسمت خوشت بیاد آخه شبیه اسم باباییه     ...
10 شهريور 1389

دومین دیدار

                   سلام نبات من   امروز قرار بود برم سونوگرافی تا دوباره بتونم ببینمت چند روز بود دل تودلم نبود وبی صبرانه منتظر امروز بودم عصر ساعت ۵ بابابایی رفتیم ومنتظر شدیم تا نوبتمون بشه متاسفانه از هیچیش خوشم نیومد یه خانم دکتری بود که اصلا حرف نمی زد فقط هم یه مانیتور کهنه داشت که جلوی خودش بود ومن نتونستم تو عزیزمو ببینم یه پنج دقیقه ای نگاه کرد وگفت تموم شد منتظر بودم تا تورو مثل دفعه های قبل بهم نشون بدن وصدای ضربان قلبتم بشنوم که انتظارم بی فایده بود اونجا مدلش با جاهای دیگه فرق میکرد فقط وقتی بلند شدم پرسیدم ه...
7 تير 1389

اولین دیدار

                            سلام نبات من   فینقیلی من می دونی امروز چه روزی بود؟ امروز اولین دیدار من وتو بود .چند روز بود خیلی اضطراب داشتم ومنتظر امروز بودم بالاخره روز موعود از راه رسید ومن رفتم تا ببینم نبات نقلی من در چه حالیه؟ خانم دکتر خیلی مهربون بود اول خودش دید بعد تورو به من نشون داد قده یه لوبیا بودی واااااای قلبتم داشت تند تند می زد همه چیز عالی و خوب بود مثل خانم سوسکه که قربون دست وپای بلورین بچه اش میشه همونجا قربون قدوبالای یک ونیم سانتیت رفتم و...
12 خرداد 1389

خدایا شکر

سلام نبات من   نمی دونی این چندروزه چی کشیدم .به اندازه تمام عمرم غصه خوردم می ترسیدم نیومده بخواهی بری یا مامانی رو اذیت کنی طوری که کارش بازم به بیمارستان بکشه الان دارم از سونو گرافی میام یک ساک حاملگی به قطر ۹ میلی متر داخل حفره رحمی دیده شد اندازه زیر ۵ هفته خدایا صدهزار مرتبه شکر     ...
26 ارديبهشت 1389

خوش امدی

                           سلام نبات من   نبات نقلی من انگار کم کم داری پرهاتو قیچی میکنی تا به من برسی .عزیز دل من الان دیگه مال خود خود خودمی باورم نمیشه که تو راهی فعلا با اولین نشونه خیلی خیلی امیدوار شدم دوست دارم خوشحالم از اینکه حرف مامانت رو زود شنیدی ودلتنگیهاشو به گوش خدا رسوندی قطعا میدونم که تووجودمی ولی فعلا نمی دونم سر جات هستی یانه؟ ولی امیدوارم که باشی . اولین نشانه حضور تو در وجود من   پ ن : آزمایش دام بتام ۷۰۷ بود ولی هنوز سونوگرافی چیزی نشون نداد   ...
17 ارديبهشت 1389

بازم دلتنگی

سلام نبات من.   فرشته آسمونی من هنوزم که هنوزه دلتنگتم .سال داره تموم میشه ولی هنوز نیومدی . چقدر لحظه های انتظار سخته؟ ولی اگه بدونم قراره یک روز پرهاتو تو آسمون جا می گذاری ومیایی با اشتیاق تمام صبر میکنم . هرروز امیدوارتر از دیروز چشم به راهتم . اگه نیایی چی ؟ ولی شاید یه روزی یه فرشته ................................   ...
23 اسفند 1388

دلتنگی

سلام نبات من.دلم برات خیلی تنگ شده .می دونی چقدر آرزوتو دارم ؟نه نمی دونی چون اگه می دونستی توهم مشتاق اومدن بودی چقدر دوست دارم حست کنم با تمام وجود حس نقطه ای کوچک که در درونم رشد بکنه وبشه همه زندگی من نباتم منتظر بودم تا بیایی وبعد خبر اومدنتو اینجا ثبت کنم ولی دلم بدجوری گرفت از بی وفاییت از نامهربونیت از منتظر گذاشتنم اومدم بازم از دلتنگیم بگم برات گلایه کنم ولی........................ شکوه کردم تا بدانی درد دل گرچه دانم شکوه ام ماند به دل این آخرین بیت شعریه که خودم گفتم وخیلی دوستش دارم   ...
15 دی 1388

بیا

سلام نبات من.بالاخره بعد از دوسال تصمیممو گرفتم تا تو بتونی بیایی .اینبار خیلی امیدوارم مطمئنم که میایی .یادت نره خیلی منتظرتم هرروز روزهارو یکی یکی خط می زنم تا روزی برسه که مژده اومدنتو بهم بده   عزیز دلم نمی دونی انتظار چقدر سخته ولی من همه این سختیهارو برای دیدن روی ماهت تحمل میکنم دعا میکنم پست بعدیم پست خبر از اومدنت باشه فرشته زیبای من زود زود بیا  
13 آبان 1388
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و نباتم می باشد