فرازفراز، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

من و نباتم

روزمیلاد بهترینم

                         سلام فراز من   سالروز تولد قشنگت را با رقص سفید برف ها همچون سفیدی دلت بر اسمان قلبمان جشن می گیریم و صمیمانه فصل شکفتنت را تبریک می گوییم و امروز دوباره متولد می شوی و شمعها ، که سهم توست از زندگی و ستاره هائی که به میهمانی آمده اند و شکوفه هائی که دوباره خواهند شکفت و عطری که نصیب پروانه هاست و تو سهم من از تمام زندگی تولدت مبارک   ...
28 آذر 1390

زمستان

                 سلام فراز من   پسر خوشگل مامان زمستون از راه رسیده هوا حسابی سرد شده برف همه جارو پوشونده .از لباس زیاد خوشت نمیاد وقتی می خواهیم لباس بیرون تنت کنیم واویلایی میشه که نگو تلاش میکنی خودت رو از دست ما خلاص کنی ولی خوب به هر زحمتیه تنت می کنیم . پسر ناز مامان خیلی خیلی بلا شدی همه چیز تو خونه جمع شده هر چی روز میزها بوده حتی رومیزیهاش تلوزیون رو هم با یه پتوی مسافرتی استتار کردیم چون همش می رفتی وجلوش وایمیستادی وهر چی دم دستت میومد خاموش روشن می کردی ویا می رفتی پشتش و به سیمها دست می زدی. هر چی میگیم بعد از چن...
30 آبان 1390

پاییز

                                                           سلام فراز من کوچولوی مامان با تموم شدن فصل تابستون شما هم وارد دهمین ماه زندگیت شدی هوا کم کم سرد شده وقتی می خواهیم بریم بیرون لباس گرم تنت می کنیم چند بار با کالسکه ات رفتیم پیاده روی اما زیاد خوشت نمیاد زود زود حوصله ات سر میره و تلاش میکنی بیایی بیرون با کمک من تاتی تاتی میکنی فکر کنم یه ک...
1 مهر 1390

تابستون

                                         سلا فراز من   نفس مامان: همه هستی من :دارائی من: ثروت من: گنج من هرروز چندین بار این حرفهارو بهت می گم وهربارش برام می خندی واحساس می کنم می فهمی دارم چی می گم واون لحظه به خاطر داشتنت خدا رو شکر می کنم که گلی زیبا مثل تو بهم داده واز ته دلم برای اونایی که نی نی ندارن دعا می کنم. فسقلی مامان خیلی خیلی شیطون شدی یک لحظه نمی تونم تنهات بگذارم تاحالا دوبار از رو تخت افت...
10 شهريور 1390

تب

                          سلام فراز من   نبات نقلی شیرینم به امید خدا هفت ماهت تموم شد و وارد هشتمین ماه زندگیت شدی حسابی بزرگ شدی و برای خوت آقایی. دندونات حسابی بلند شدند همش مامانی رو گاز می گیری مامان فدای اون دوتا دندون خرگوشیت بشه قشنگ می نونی بشینی اما محض اختیاط پشتت بالش می گذاریم چهار دست و پا راه رفتنتم شروع شده جیلی تلاش می کنی حودت ر و جلو بکشی با روروک همه جا سرک می کشی و فضولی می کنی هفنه گذشته خود به خود تب کردی اونم ۴ روز تمام تب ۳۸ درجه اصلا پایین نمیومد...
1 مرداد 1390

اولین مروارید

                                               سلام فراز من   پسر خوشگلم در تاریخ ۱۸/۳/۱۳۹۰ درست در پنج ماه و بیست روزگیت اولین مرواریدت نمایان شد . چند روزی بود که خیلی بی تاب بودی ومی دونستم که داری دندون در میاری برات ژل لثه گرفتیم تا زیاد اذیت نشی اونروز صبح وقتی داشتم بهت غذا می دادم قاشق صدا داد ومن از صداش چنان ذوقی کردم که چند دقیقه همش بالا پایین می پریدم که وای پسرم دندون دار شد . ...
4 تير 1390

اولین سفر

                 سلام فراز من   عزیز دلم چند وقت قبل اولین سرما خوردگی زندگیت رو تجربه کردی مریض شدی ولی مامان کاملا بی تقصیر بود نمی دونم چطوری سرما خوردی اولش سرفه های کوچولو می کردی بعدش شدید تر شد ولی اصلا تب نداشتی رفتیم دکتر از سینه ات عکس گرفتن خدارو شکر مشکلی نبود دوتا برات شربت تجویز کردن چند روز بی تاب بودی بعده یه هفته کاملا خوب شدی خدارو شکر دوست بابا که شمال زندگی میکنند رفته بودند سرعین از ما هم دعوت کردن تا باهم باشیم ولی من به خاطر شما واینکه تازه خوب شده بودی گفتم نمیشه ولی از ما انکار و از اونا اصرار با عزیز مشورت کرد...
2 خرداد 1390

سالگرد

                سلام فراز من   پسرم می دونی امروز چه روزیه ؟ امروز روزیه که ثانیه به ثانیه اش یادمه وتا آخر عمر به یادم می مونه . ۱۵ اردیبهشت سال ۸۹ روزی بود که بی بی چک مژده اومدنت رو بهم داد.۶ سال تمام منتظرت بودم ۶ سالی که از نبودنت غصه می خوردم وهمش خدارو صدا می زدم که خدایا پس فرشته من کو؟ وبالاخره خدای مهربون صدامو شنید ویکی از فرشته هاشو برام فرستاد وقتی بی بی چک مثبت رو دیدم بخاطر اون دوبار گذشته یه کم ته دلم خالی شد وگفتم شاید اینم مثل اون دوتاست ولی نمی دونم چرا ته دلم همش امیدوار بودم که این یکی برام موندنیه وتو اومدی و...
15 ارديبهشت 1390

آبسه

              سلام فراز من   پسرم با لطف خدا ۴ ماهت تموم شد .واکسن ۴ ماهگیت رو هم زدی برخلاف دفعه گذشته اینبار زیاد اذیت نشدی فقط فرداش یه کم تب کردی والان حالت کاملا خوبه خوبه اون غده زیر بغلت که یادته؟آبسه کرده بود چند روز قبل خود به خود ترکید وکلی چرک وخونابه ازش اومد ولی انگار تهش مونده بود پیش دوتا جراح بردیمت اولی گفت باید تخلیه بشه ومن خیلی خیلی ناراحت شدم که باید بری بیمارستان اما دکتر دومی وقتی فشارش داد بازم کلی چرک ازش بیرون اومد وگفت لازم نیست تخلیه بشه خودتون هرروز چند بار فشارش بدید تا کم کم از بین بره .پسرم اصلا جرات اینکارو ندارم ی...
5 ارديبهشت 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به من و نباتم می باشد