پائیز ۹۴

        
سلام فرازمن 

تابستون ۹۴ هم تموم شد و وارد فصل زیبای پائیز شدیم .
طبق سال گذشته خواستم ببرمت مهد که همکاری نکردی 
و‌نرفتی .امسال پنج ساله هستی سال دیگه که شش 
ساله شدی مجبوری بری مدرسه ان شاالله تا سال دیگه
 خودت علاقمند میشی ومیری .دیروز سالگرد فوت پاپا بود
 وقتی اعلامیه پاپا رو‌دیدی گفتی دلم براش تنگ شده .
نزدیکه سه ماهه بابایی بخاطر کارش رفته یه شهر دیگه 
و تو این مدت فقط دوبار تونسته بیاد بعضی وقتها حوصله ات
 خیلی سر میره ومنو اذیت میکنی منم سعی میکنم زیاد باهات
 بازی کنم و پارک ببرمت که کمبود بابایی رو زیاد احساس نکنی .
دوماه دیگه تولدته پسرم داره مرد میشه خدایا بخاطر این نعمت 
زیبایت هزاران بار شکر

فراز درحال فروشگاه بازی 

صدام کردی بیا مامانی ترافیک درست کردم 

فراز و ماه محرم

فیگور سه پسر خاله

داشتم کمدت رو مرتب می کردم که چشمم به پیراهن های مردونت افتاد و دلم ضعف رفت  کلی پیرهن مردونه و چهار خونه همشونم بهت خیلی میان قربون پسر خوشتیپم بشم من